Select a language
فارسی
English
Image 1
Image 2
Image 3
  • ثلث

    ثلث

  • کوفی عربی

    کوفی عربی

    سبکی از کوفی که دور و انحنای بسیاری دارد و در ممالک عرب متداول بوده است.

  • کوفی ایرانی

    کوفی ایرانی

    سبکی از کوفی که در ایران، از آذربایجان تا خراسان رایج بوده است.

  • اعراب گذاری

    اعراب گذاری

    در خط نستعلیق، خوشنویسی گاه برای زیبایی و پر شدن فضاها، اعراب یا اعجام حروف (ضمه، فتحه، کسره، تشدید و ...) را می نویسد.

  • نقطه طلایی

    نقطه طلایی

  • رنگه نویسی

    رنگه نویسی

    هرگاه عبارتی را با مرکب سیاه یا قهوه ای ننویسند و با رنگ هایی دیگر همچون لاجورد، سفیداب یا طلا بنویسند.

  • تحریر

    تحریر

    به خطوط باریک و تیره رنگ که دور تا دور نوشته های طلایی می کشند. این کار سبب بهتر دیده و خوانده شدن متن طلانوشته است چون رنگ طلا معمولاً با رنگ زمینۀ کاغذ خیلی نزدیک است و جلوۀ کافی ندارد. تحریر را افرادی مه محرِّر نامیده میشدند، با قلم موی ظربف و مرکب مشکی میکشیدند.

  • علائم تزیینی

    علائم تزیینی

  • تسمه اندازی

    تسمه اندازی

    تسمه به نوار باریکی گفته می شود که همچون جدول، متن را از حاشیه و دیگر تزیینات جدا می کند و در آن معمولاً یک شکل یا ریتم به شکل یکنواخت، تکرار می شود.

  • جدول

    جدول

    جدول به خطوط نازکی گفته می شود که چهارسوی متن کشیده شده و آن را از حاشیه جدا می کند. این خطوط به تعداد و رنگ های گوناگون هستند و با ابزار فلزی به نام «قلم جدول» کشیده می شود که امروزه به نوع فرنگی آن، «ترلینگ» گفته می شود. ضخامت این خطوط را با پیچی که بر دستۀ قلم جدول قرار دارد، می توان کم و زیاد کرد.

  • کتیبه

    کتیبه

    تزیینی مستطیل شکل که دقیقا پیش از آغاز متن کتاب قرار دارد و گاهی در متن نسخۀ خطی تکرار می شود. غالبا نام کتاب، سوره های قرآن و عنوان ها را در آن می نویسند. در نخستین صفحه، معمولاً عبارت «بسمله» در آن نوشته می شود.

  • شمسه

    شمسه

    آذین مدوّر شکلی که غالبا در صفحات آغازین نسخه ترسیم می‏شود و در آن نام حامی یا کسی که نسخه به او اهداشده است، نوشته می‏شود.

  • اسلیمی

    اسلیمی

  • دورگیری حروف

    دورگیری حروف

    دور گیری حروف که بعدها به شکل دایره یا نیم بیضی تحریر میشود و به نام دندان موشی شناخته میشود.
برگی از قرآن ابو نصر احمد بن محمّد حدّادی، 484 ق. کتابخانهٰ کاخ موزهٔ توپقاپی.

متن و حاشیه

هنگامی که کاغذ متن نسخه با حاشیه اش متفاوت باشد. معمولا این کار هنگامی صورت میگرفت که حاشیۀ نسخه آسیب می دید. برای حاشیه، کاغذی انتخاب می شد که تناسب رنگ داشته باشد و همچنین ضخامتش با کاغذ متن یکی باشد که کتاب هنگام بسته بود، صاف باشد و هوا به میان کاغدها نفوذ نکند. متن و حاشیه بسیار با دقت انجام می شد به این شکل که کاغذ متن و حاشیه، لب به لب به هم چسبانده می شد و نباید روی هم قرار گیرند. معمولا با کشیدن جدول های رنگی ، مرز متن و حاشیه پوشیده شده و دیده نمی شد.

حاشیه

حاشیه غالبا با خطوطی به نام جدول از متن کتاب، جدا می شدند. این جدول ها بنا به نفاست کتاب، دارای تنوع در تعداد و رنگ هستند. در نسخه های نفیس و مرقعات، معمولا جنس و رنگ کاغذ متن و حاشیه، با هم تفاوت دارد. گاه متن کتاب بر روی دو کاغذ نازک نوشته و به هم چسبانده می شد و در نتیجه، متن پشت صفحه، سایه ایجاد نمی کرد و زیباتر بود؛ در این صورت، کاغذ حاشیه را به گونه ای انتخاب می کردند که ضخامتش به اندازۀ دو لایه کاغذ متن بوده باشد.

تقارن

در هنرهای اسلامی غالباً تقارن دیده می شود اما گاه برای تنوع در تذهیب و تشعیر، تقارن به شکل کامل دیدن نمی شود. همچنین در تزیینات اطراف نوشته ها، چون حجم و اندازۀ کلمات با هم تفاوت دارد و در اختیار کاتب یا نقاش نیست، تقارن صد در صد وجود ندارد.

طلاکاری

طلا در کتاب به دو روش استفاده می شد. یکی ورق طلا که بسیار نازک و شکننده است و برای پوشاندن سطوح صاف و بزرگ استفاده می شد. دیگری طلای محلول است که در نقاشی و همچنین کتابت استفاده می شد. روش محلول کردن طلا از این قرار بود که تکۀ ریزی از آن را در میان دو لایه از چرم گذاشته و مدت زیادی با ابزاری چون چکش بر آن می کوبیدند تا ورقۀ بسیار نازک و شکننده ای به دست آید. سپس آن ورقۀ نازک را در ظرفیی همراه با صمغ عربی یا گونه های بستمان (مادۀ چسبنده) می ساییدند و در نتیجه، محلول طلا به دست می آمد که از آن هم در کتابت و هم در نقاشی و کشیدن جدول ها، استفاده می شد.