Select a language
فارسی
English
Image 1
Image 2
Image 3
Image 4
  • سرلوح

    سرلوح

    تزیینی که دربالای صفحه ای که متن نسخه های خطی آغاز می شود، ترسیم می شود. گاه در کتابهایی چون کلیات و دیوان شاعران، در آغاز هر فصل و بخش، یک سر لوح دیده می شود

  • کتیبه

    کتیبه

    تزیینی مستطیل شکل که دقیقا پیش از آغاز متن کتاب قرار دارد و گاهی در متن نسخۀ خطی تکرار می شود. غالبا نام کتاب، سوره های قرآن و عنوان ها را در آن می نویسند. در نخستین صفحه، معمولاً عبارت «بسمله» در آن نوشته می شود.

  • تسمه اندازی

    تسمه اندازی

    تسمه به نوار باریکی گفته می شود که همچون جدول، متن را از حاشیه و دیگر تزیینات جدا می کند و در آن معمولاً یک شکل یا ریتم به شکل یکنواخت، تکرار می شود.

  • جدول

    جدول

    جدول به خطوط نازکی گفته می شود که چهارسوی متن کشیده شده و آن را از حاشیه جدا می کند. این خطوط به تعداد و رنگ های گوناگون هستند و با ابزار فلزی به نام «قلم جدول» کشیده می شود که امروزه به نوع فرنگی آن، «ترلینگ» گفته می شود. ضخامت این خطوط را با پیچی که بر دستۀ قلم جدول قرار دارد، می توان کم و زیاد کرد.

  • تذهيب

    تذهيب

    هنر آراستن و نقاشی کردن بخش هایی از نسخۀ خطی یا حواشی قطعه هاست. در تذهیب، حتما باید رنگ طلایی بکار رود چون ریشۀ این واژه از «ذهب» به معنای طلاکاری است. در تذهیب، علاوه بر طلایی از لاجورد، شنگرف، سفیداب و جز اینها نیز استفاده میکنند. نقوش تذهیب که پیشینه ای کهن دارد، نقوش طبیعی نیست و ساختۀ ذهن طراحان هستند و ازین رو گونه ای خاص از نقاشی بشمار می رود.

  • خطائی

    خطائی

  • شاه عباسی

    شاه عباسی

  • کتیبه سرلوح

    کتیبه سرلوح

    مذهِّب بدون توجه و هماهنگی با متن کتابت شده، علاوه بر مستطیل «بسم الله الرحمن الرحیم»،

    مستطیلی دیگر هم برای عنوان و پیش از بسمله طراحی کرده است.

  • سر ترنج

    سر ترنج

    آذین هایی شبیه به ترنج ولی بسیار کوچک که در دو سر ترنج اصلی قرار میگیرد.

  • نیمترنج

    نیمترنج

    تزیینی که شبیه به نیمی از یک ترنج مدوّر و گاه بیضی شکل باشد.

  • همزۀ اضافه

    همزۀ اضافه

    کلماتی که مختوم به "ه" غیر ملفوظ هستند، در اتصال به کلمۀ بعدی، دارای "ء" هستند که صدای "ی" دارد و گاه این همزۀ کوچک نوشته نمی شود.

  • اعراب گذاری

    اعراب گذاری

    در خط نستعلیق، خوشنویسی گاه برای زیبایی و پر شدن فضاها، اعراب یا اعجام حروف (ضمه، فتحه، کسره، تشدید و ...) را می نویسد.

  • سین در نستعلیق

    سین در نستعلیق

    در خط نستعلیق، معمولاً  برای اشتباه نشدن میان حرف «س» با «ش»، در زیر حرف «س» سه نقطه میگذارند. همچنین در جایی که «س» کشیده نوشته شده و برای مثال معلوم نیست که این کلمه، «جم» است یا «جسم»، این سه نقطه کمک بسیاری به خوانایی می کند.  در صورت نبودنه فضاى كافى، نقطه ها گذاشته نميشود.

  • نقطه های محذوف یا مشترک

    نقطه های محذوف یا مشترک

    در خط نستعلیق، به علت زیاد بودن دور و انحنای حروف و کم بودن سطح، گاهی جای مناسب برای گذاشتن نقطه ها وجود ندارد و در نتیجه، خوشنویسی نقطۀ برخی حروف را نمی نویسد و یا از نقطه یا نقطه هایی به شکل مشترک برای دو حرف یا کلمه استفاده می کند.

  • کمند

    کمند

    خطوط تزیینی ظریف که در بین جدول و لبۀ حاشیۀ نسخه کشیده می شود. تنها در سه طرف متن است و در بخش عطف، کشیده نمی‏شود.

  • اسلیمی

    اسلیمی

  • دندان موشی

    دندان موشی

    گونه ای تحریر (دور گیری) است که در آن اطراف نوشته را با خطوط منحی ابر مانند و متّصل به هم پوشانده و گاه زمینهٔ آن را طلایی رنگ میکنند.
دیوان ناصرالدین شاه، ۱۲۷۲ ق. کتابخانهٔ مجلس شورای اسلامی ایران، ش ۵۰۹۸.

متن و حاشیه

هنگامی که کاغذ متن نسخه با حاشیه اش متفاوت باشد. معمولا این کار هنگامی صورت میگرفت که حاشیۀ نسخه آسیب می دید. برای حاشیه، کاغذی انتخاب می شد که تناسب رنگ داشته باشد و همچنین ضخامتش با کاغذ متن یکی باشد که کتاب هنگام بسته بود، صاف باشد و هوا به میان کاغدها نفوذ نکند.

متن و حاشیه بسیار با دقت انجام می شد به این شکل که کاغذ متن و حاشیه، لب به لب به هم چسبانده می شد و نباید روی هم قرار گیرند. معمولا با کشیدن جدول های رنگی ، مرز متن و حاشیه پوشیده شده و دیده نمی شد.

حاشیه

حاشیه غالبا با خطوطی به نام جدول از متن کتاب، جدا می شدند. این جدول ها بنا به نفاست کتاب، دارای تنوع در تعداد و رنگ هستند. در نسخه های نفیس و مرقعات، معمولا جنس و رنگ کاغذ متن و حاشیه، با هم تفاوت دارد. گاه متن کتاب بر روی دو کاغذ نازک نوشته و به هم چسبانده می شد و در نتیجه، متن پشت صفحه، سایه ایجاد نمی کرد و زیباتر بود؛ در این صورت، کاغذ حاشیه را به گونه ای انتخاب می کردند که ضخامتش به اندازۀ دو لایه کاغذ متن بوده باشد.

تقارن

در هنرهای اسلامی غالباً تقارن دیده می شود اما گاه برای تنوع در تذهیب و تشعیر، تقارن به شکل کامل دیدن نمی شود. همچنین در تزیینات اطراف نوشته ها، چون حجم و اندازۀ کلمات با هم تفاوت دارد و در اختیار کاتب یا نقاش نیست، تقارن صد در صد وجود ندارد.

طلاکاری

طلا در کتاب به دو روش استفاده می شد. یکی ورق طلا که بسیار نازک و شکننده است و برای پوشاندن سطوح صاف و بزرگ استفاده می شد. دیگری طلای محلول است که در نقاشی و همچنین کتابت استفاده می شد. روش محلول کردن طلا از این قرار بود که تکۀ ریزی از آن را در میان دو لایه از چرم گذاشته و مدت زیادی با ابزاری چون چکش بر آن می کوبیدند تا ورقۀ بسیار نازک و شکننده ای به دست آید. سپس آن ورقۀ نازک را در ظرفیی همراه با صمغ عربی یا گونه های بستمان (مادۀ چسبنده) می ساییدند و در نتیجه، محلول طلا به دست می آمد که از آن هم در کتابت و هم در نقاشی و کشیدن جدول ها، استفاده می شد.